«برای ایرانیان حرف های بسیاری دارم»
قاسم حَوَل نویسنده کارگردان وبازیگر 69 ساله عراقی از پیشگامان سینمای عراق است او که اکنون در هلند به سر می برد کمتر تن به مصاحبه می دهد ولی هنگامی که خودم را فیلمساز و نویسنده ایرانی معرفی کردم با اشتیاق پذیرفت و گفت : برای ایرانیان حرفهای ناگفته بسیاری دارم .قاسم حَوَل چندین فیلم داستانی و مستند به همراه جوایزی بسیار در کارنامه خود دارد او عضو هیئت داوران جشنواره فیلم مسکو ، روتردام ، بولونا ،جشنواره فیلم عربی پاریس و… بوده و از موسسان انجمن مستندسازان عرب به شمار می آید .مقالات بسیاری در مورد او و آثارش به زبانهای عربی و آلمانی نگاشته شده است . او تعدادی کتاب سینمایی و نمایشنامه و داستان نوشته است که موضوع بسیاری از پایان نامه ها و رساله های دانشگاهی بوده است. حول برای انجام مصاحبه از من قول گرفت که حتی یک کلمه حذف نشود . شاید دل نگرانی حَوَل ، ناشی از سالها مهاجرت و فرار و عدم ثبات باشد در سرزمینی که گذرگاه تمدن بوده است و اینک هر تکه اش به یغما رفته است . حَوَل ، جدا از صراحت لهجه اش تاریخ شفاهی سینمای عراق است. این فیلمساز عراقی چند سال پیش در دانشگاه تهران در مورد رسانه های عصر جدید سخنرانی داشته است .
از سینما شروع می کنیم، وضعیت کنونی سینمای عراق چگونه است؟
سینمای کنونی عراق در وضعیت نا ممکنی به سر می برد. تلاش هایی این جا و آن جا صورت می گیرد اما زیربنای درستی وجود ندارد. نظام عراق با تمام مؤسسات آن از بین رفته است و ده ها سال لازم است تا حکومت جدیدی بر سر کار آید. علاقمندان به سینما تلاش خود را می کنند، ممکن است فیلم های معدودی هم ساخته شوند اما سینما بدون یک زیربنای صنعتی و اقتصادی و تجاری نمی تواند ارزش فکری و هنری و زیبا شناختی خود را بروز دهد.
بدون نور چگونه تئاتر به وجود می آید ؟ بدون روشنایی و بدون برق، سینما چه گونه شکل می گیرد ؟ هنرمند همیشه در معرض خطر مرگ است. هنرمندان مهاجرت کرده اند. مؤسسات و گروهک های دینی وجود دارند که از نقطه نظر دین قائل به سینما نیستند، سینمایی که واقعیت را آن گونه که هست نشان دهد. تا زمانی که ممنوعیت ها وجود دارند، سینما نمی تواند وجود داشته باشد. سینما از بعد فرهنگ و تمدن، هنری پیشرو است. من شخصاً به وجود سینما در سایه ی مؤسسات دینی حاکم بر کشور اعتقاد ندارم. نه تنها مؤسسات دینی بلکه نیروهای شبه نظامی وجود دارند که می خواهند عراق را از هنرمندان خالی کنند.
اما در ایران با وجود حکومت دینی سینما به حیات خود ادامه داده است و جایگاه آن با قبل از انقلاب قابل مقایسه نیست !
من به سینمای ایران و به سینماگران ایرانی احترام می گذارم اما در سینمای ایران هم ممنوعیت هایی هست، البته پرتوهایی از آزادی نیز وجود دارد. من سخنرانی رهبر انقلاب اسلامی،حضرت امام آیت الله خامنه ای را در مورد رمان جنگ خواندم و قصد چاپ آن را داشتم، ایشان در این سخنرانی در مورد رمان جنگ در ایران و جهان صحبت کرده اند و به رمان هایی اشاره کرده اند که به فیلم سینمایی تبدیل شده اند. رویکرد متمدنانه و فرهنگ آیت الله خامنه ای برای من قابل تقدیر است. من امضای ایشان را بر طرح فیلم امام حسین (ع) دارم. چند بار به ایران آمدم، طرح فیلم امام حسین را با نظارت امام محمد مهدی شمس الدین (ره) همراه داشتم، با وزارت فرهنگ و ارشاد و بنیاد سینمایی ایران دیدار کردم، استقبال خیلی خوبی کردند اما وقتی پای عمل رسید مانع تولید فیلم شدند. فکر نمی کنم ایرانی ها قبول کنند که یک کارگردان عراقی در کشورشان فیلمی در مورد امام حسین بسازد و این یکی از انتقادات من به مسؤولین ایرانی و سیاست ایران و سلیقه ی ایرانی است.. پرسش های بی جوابی از من می کردند انگار که می خواستند من را تنبیه کنند، من از نیات آنان خبر داشتم برای همین مدارکم را برداشتم و از همان راهی که آمده بودم بازگشتم. این جریان پیش از سقوط نظام دیکتاتوری عراق بود. ما سینما گران عراقی هنوز خارج از وطن خود به سر می بریم اما هیچ کس از ما حمایت نمی کند. همه حرف ها و ادعاهای تلویزیون فقط تبلیغ است در حالی که واقعیت امر کاملاً متفاوت است.
آیا بعد از سقوط نظام بعث تلاشی برای ساخت فیلم در کشور خودتان انجام دادید؟
وقتی نظام دیکتاتوری عراق سقوط کرد شرکتی از نجف اشرف با من تماس گرفت که این فیلم را بسازم اما متوجه شدم که آن ها می خواهند از نام بزرگ امام حسین و اسم من به عنوان کارگردان برای تصفیه حساب های مذهبی استفاده کنند. من اجازه نمی دهم که نام والای امام حسین را تا این سطح پایین بیاورم یا از اسم خودم برای این غرض استفاده شود. من از امام حسین یک خوانش خاص و از حوادث یک خوانش دیگر دارم. خوانشی که که از خرافات و مبالغه دور است و نه خدمتی به کار درام می کند نه به شخصیت بزرگ امام حسین(ع). من شش سال برای این فیلم مطالعه ی تاریخی کردم، آن را نوشتم و سعی کردم که خرافات را از آن ساقط کنم و اگر بخواهم این فیلم را بسازم به عنوان یک کارگردان به کسی اجازه نمی دهم که در کار من دخالت کند چرا که در برابر تاریخ و در برابر این شخصیت بزرگ مسؤولم. کاملاٌ از رنج های خودمان به عنوان سینماگران عراقی آگاهم اما این سرنوشت ماست، دوستان قابل اعتمادی نداریم، همه به دنبال مصلحت خودشان هستند حتی اگر این مصلحت ها به ویرانی وطن و ملت منجر شود برای همین ما در برابر کسانی می ایستیم که در صدد ویرانی وطنمان هستند همان طور که شجاعانه در برابر دیکتاتور سابق ایستادیم و صبر کردیم، امروز هم با عزم و صبر بیش تر در برابر حکومت جدید ایستاده ایم، حکومتی که من شخصاً آن را قبول ندارم و به هیچ یک از عناصر آن اطمینان ندارم زیرا موضع من در زندگی به عنوان یک سینماگر در جهت خلاف تحجر و تفکرات کهنه و فساد و چپاول ثروت های ملی و ضربه زدن به فرهنگ و تمدن کشور است. ما کشور اصیل و ریشه داری هستیم با تمدن کهن، اسطوره های ماندگاری چون گیلگمش و حکایت های هزار و یک شب، ما هفت هزار سال پیش ،خط و نوشتار را اختراع کردیم و به نظرم در سایه ی این سقوط بی سابقه در تاریخ، برخاستن یک فرهنگ و یک فرهنگ سینمایی ناممکن است، سینما نیاز به یک قاعده ی تولیدی و اقتصادی ویژه دارد و جز در شرایط آرام و مطمئن رشد نمی کند، فیلم هایی هم که ساخته می شوند یک اتفاق محض و استثنا هستند.
بیشتر بخوانید…